چه ناشناخته های آشنایی , هر روز می بینیمشان , ولی تنها ظاهر را نه باطن ! هر روز بار ها و بار ها نامشان را تکرار می کنیم , ولی فقط نامشان را .

درک حضورشان تنها زمانی که نیستند قابل ادراک است و چه بد است این الگو برداری مقلدانه انسانها در حفظ آنها !

مادر , ای اسوه نیکویی و ای الهه مقدس اهدایی خدا , چه پر مهر دست هایت را چون نسیم بهاری بر رخ فرزند می کشی و چه مادرانه مادری می کنی ! آری , وصف تو , مشکل ترین کارهاست . همچو از حفظ خواندن کتابی که هرگز نخوانده ای !

عشق , وصف موصوفاتی است که صفتشان مبهم است , توصیف یک حس مادرانه , می شود عشق !

عشق شبنمی است که هر سحرگاه به دیدار بنفشه اش می رود و آنرا نوازش می کند , عشق پیمان صلح قلب و احساس را امضا و عهدنامه آتش بس احساس و عقل را پاره می کند !

عشق همان مادری است که فداکارانه در سرمای زمستان , لباس های گرم و پاره و کهنه را با نخ لباسش به یکدیگر وصله می زند , تا دخترش کمتر سرما را حس کند , غافل از اینکه سرما خودش را خواهد بلعید و دخترکش تنها یک پیراهن وصله خورده از مادر به یادگار دارد .

عشق نگاه های پر تکرار بی همتای مادر است و مادر همان توصیف صفات وصف نشده خداست !

 

روز مادر مبارک

فاطیما رضایی

انشا : موضوع : یک روز سرد و برفی زمستان!

انشا : موضوع : وصف از زندگی...

انشا : موضوع : مادر

مادر ,عشق ,وصف ,ای ,های ,کند ,است که ,کند عشق ,نامشان را ,و چه ,است و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش بهینه سازی تورهای گردشگری استانبول و آنتالیا سایت تفریحی و سرگرمی نیو مطلب دانستنی های خاص goldanesbz تراژدی بهترین بیمه سئو وب ایران دانلودفایل درسی دانشجوی فول تحلیلگر فنج های خاص